ساختن هدف — نه پیدا کردن آن — از شادی و سلامت روان شما محافظت میکند.
نکات کلیدی مقاله:
-
هدف یافتنی نیست؛ از طریق اقداماتی ساخته میشود که شما را به هیجان میآورد.
-
اشتباه گرفتن معنا با هدف، باعث میشود هدف دستنیافتنی و دلهرهآور به نظر برسد.
-
تعقیب «هدف بزرگ» باعث اضطراب میشود؛ ساختن «هدف کوچک» شادی میآورد.
-
هدف را پیدا نمیکنید — آن را با دنبال کردن چیزهایی که شما را روشن میکنند، میسازید.
اضطراب هدف یک پدیده واقعی است و بسیار شایعتر از آن چیزی است که ممکن است تصور کنید. تحقیقات لاریسا رینی و همکارانش نشان دادهاند که تا ۹۱٪ افراد در دورهای از زندگی خود اضطراب هدف را تجربه میکنند. این فقط یک ناراحتی گذرا نیست؛ بلکه احساس عمیق ناامیدی، ترس و حتی افسردگی است که از تلاش برای یافتن یا اتصال به یک حس هدف ناشی میشود.
و وقتی این جستجو بیپایان و بینتیجه به نظر برسد، برخی افراد وارد قلمروی تاریکتری میشوند: نیهیلیسم هدف.
نیهیلیسم یعنی باور به این که هیچ معنا، دلیل یا ارزش نهایی در هیچ چیز وجود ندارد. بنابراین، نیهیلیسم هدف واکنشی است که وقتی جستجو برای یافتن هدف بیش از حد دردناک و بینتیجه میشود، افراد به این نتیجه میرسند که هدف اصولاً وجود ندارد. اگر پیدا کردنش اینقدر سخت است، شاید اصلاً واقعی نباشد.
اما نیهیلیسم هدف پایان راه نیست — بلکه شکلی دیگر از اضطراب هدف است. و ما میتوانیم با تغییر نگاهمان به هدف، بر آن غلبه کنیم.
چطور نیهیلیسم هدف خود را نشان میدهد؟
اضطراب هدف به شکلهای زیادی ظاهر میشود: اعتیاد به کار، تغییر مکرر شغل، سندروم impostor، فلج خلاقیت و موارد دیگر.
اما نیهیلیسم هدف خطرناکتر است: جایی که اضطراب آنقدر شدید میشود که فرد به طور کامل از جستجو دست میکشد.
در کارم، دیدهام که نیهیلیسم هدف معمولاً ناشی از سه سوءتفاهم بزرگ است:
۱. باور به این که اصولاً هدفی وجود ندارد
بسیاری از افراد سالها تلاش میکنند “آن یک چیز بزرگ” — مأموریت یا سرنوشتشان — را کشف کنند. و وقتی موفق نمیشوند، نتیجه میگیرند که کل ایدهی هدف، یک افسانه است.
این باور اغلب از درک نادرست ماهیت هدف سرچشمه میگیرد. به ما یاد دادهاند دنبال «هدف بزرگ» باشیم — یک دستاورد عظیم و یگانه که زندگیمان را معنا دهد. اما این تصور، فشار و استرس زیادی ایجاد میکند و در واقع بسیار نادر است. به این معناست که اگر مثلاً مخترع اپل یا درمانکننده سرطان نباشید، پس زندگیتان بیمعناست!
راهحل چیست؟ تغییر تمرکز به سمت «هدف کوچک».
هدف کوچک فراوان، در دسترس و مبتنی بر فرآیند است. یعنی کارهای کوچک روزمرهای که شما را به هیجان میآورد: مثل راهنمایی یک نفر، نقاشی کردن، نوشتن، یا یک ارتباط عمیق با کسی دیگر.
هدف دیگر یک قلهی دور از دسترس نیست؛ بلکه مسیری است که گام به گام در آن قدم میزنید.
۲. اشتباه گرفتن هدف با معنا
دام دیگری که به نیهیلیسم هدف دامن میزند، اشتباه گرفتن هدف با معناست.
معنا داستانی است که دربارهی زندگیمان تعریف میکنیم — روایتی ذهنی که وقتی به گذشته نگاه میکنیم ساخته میشود. معنا تأملی و گذشتهنگر است؛ اغلب دربارهی حس “کافی بودن” در مواجهه با گذشتهمان است.
هدف اما، معطوف به عمل است. در لحظه زندگی میکند و به سمت آینده نشانه میرود. هدف یعنی انجام کارهایی که شما را به وجد میآورد، انرژی میدهد و روزهایتان را به جلو حرکت میدهد.
متأسفانه اغلب این دو را یکی میگیریم. وقتی “هدف” را به عنوان “چرای وجودی”مان تعریف میکنیم، این چرا میتواند چنان سنگین شود که تحققش غیرممکن به نظر برسد. به دنبال معنا در عمل میرویم و چون عملهایمان به اندازه کافی “عظیم” به نظر نمیآیند، مأیوس میشویم و دست میکشیم.
حقیقت این است: برای داشتن یک زندگی هدفمند، نیازی به یک “چرا”ی بزرگ ندارید. کافی است هر روز، حتی با قدمهای کوچک، کارهایی انجام دهید که شادی، رضایت و مشارکت را در لحظه برایتان به ارمغان میآورد.
۳. باور به اینکه هدف چیزی است که باید “پیدا” کنید
بزرگترین اشتباه نیهیلیستهای هدف این است که فکر میکنند هدف مثل یک گنج پنهان است که فقط باید سختتر دنبالش بگردند تا پیدایش کنند.
اما حقیقت این است که هدف پیدا نمیشود؛ ساخته میشود.
شما هدف را با پیدا کردن «لنگرهای هدف» میسازید: فعالیتها، علایق، ارتباطات و کارهایی که شما را زنده میکند. منتظر برق الهام نباشید؛ از کوچکترین چیزها شروع کنید. ببینید چه چیزی شما را به وجد میآورد و زندگیتان را طوری بچینید که جا برای آن باز شود.
منتظر ماندن برای پیدا کردن هدف، شما را منفعل میکند. اما ساختن هدف، دوباره کنترل زندگی را به دست شما میدهد. و بازپس گرفتن این حس اختیار، یکی از قدرتمندترین راهها برای کاهش اضطراب، ناامیدی و فرسودگی است.
هدف یک تجمل نیست — یک ضرورت است
نیهیلیسم هدف شاید در نگاه اول واکنشی منطقی به سالها ناامیدی به نظر برسد، اما در نهایت یکی از مهمترین مواد مغذی زندگی — یعنی امید — را از شما میگیرد.
وقتی باور کنید هدف وجود ندارد، خودتان را از یکی از مؤثرترین راههای بهبود سلامت روان و خوشبختی محروم میکنید.
تحقیقات بارها و بارها نشان دادهاند که داشتن حس هدف با شادی بیشتر، نتایج بهتر سلامتی و حتی طول عمر بیشتر مرتبط است.
کلید کار: تغییر داستان ذهنی
دیگر هدف را به عنوان یک کشف نادر و شگفتانگیز نبینید.
به آن مثل یک تمرین روزمره نگاه کنید — چیزی که میتوانید با اقدامات کوچک بسازید، پرورش دهید و از آن لذت ببرید؛ اقداماتی که شما را به مهمترین چیزها در زندگیتان وصل میکند.
در پایان:
اگر درگیر نیهیلیسم هدف شدهاید، همه چیز را دور نریزید.
هدف وجود دارد؛ فقط ممکن است شکلش با آنچه تصور میکردید متفاوت باشد.
روی هدفهای کوچک تمرکز کنید. معنا و هدف را از هم جدا کنید. و به یاد داشته باشید:
هدف را پیدا نمیکنید؛ هدف را میسازید.
و در این فرایند، عاملیت و امیدی را که نیهیلیسم هدف تهدید به ربودنش کرده، دوباره به دست میآورید.